Flow یک پروژه و توکن بلاک چین است که بر ارائه سرعت بالای عملیات و قابلیتهای پیشرفته قراردادهای هوشمند متمرکز است بهویژه برای برنامههای کاربردی، بازیها و جهان DeFi طراحی شده است.
هیچ یک از پروژه های جدید ارزهای دیجیتال که در حال حاضر در حال رشد است، به عنوان فرآیند از برنامه تا شروع دوره شناخته نمی شوند. دلیل؟ Flow یک بلاک چین است که از ابتدا تا انتها با هدف ادغام در بازی ها و برنامه ها طراحی شده است و آن را به یک شبکه بلاک چین پرسرعت و یک معماری ماژولار بسیار انعطاف پذیر برای توسعه تبدیل می کند.
منشاء و تاریخچه Flow
داستان Flow داستانی مربوط به رونق DeFi و DApps روی Ethereum (ETH) است. در اوایل سال ۲۰۱۸، زمانی که بازار همچنان در حال رشد بود، اتریوم شروع به تجربه محدودیتهای ظرفیت خود کرد. این به دنیا نشان داد که زیرساخت آن برای انبوه سازی فناوری بلاک چین، وب ۳.۰ و دنیای DApps چقدر محدود است. اگرچه توسعه اتریوم ۲.۰ قبلاً در حال انجام بود، این نویدی برای آینده بود. وضعیتی که باعث ایجاد مشکل جدی و دردسرهای زیادی برای توسعه دهندگان پروژه های بلاک چین شد.
اما، مانند هر بحرانی، همیشه فرصت های جدیدی وجود دارد. از این نظر، جامعه بیکار نماند و یکی از آن بازیگران Dapper labs است، شرکتی که به خاطر ایجاد DApp معروف CryptoKitties شناخته شده است. Dapper Labs که در سال ۲۰۱۸ در شهر ونکوور کانادا تأسیس شد، پروژه جالبی را آغاز کرد که به دنبال آن بود تا یک بار برای همیشه نقاط ضعف بلاک چین مانند اتریوم را برطرف کند و در عین حال از توانایی های آن، حتی از قابلیت های جدید پیشی بگیرد و با اتریوم ۲.۰ عرضه شد.
راه اندازی توسعه Flow در ۱۵ آگوست ۲۰۱۹ آغاز شد. در آن زمان بود که اولین فروش خصوصی توکن های FLOW انجام شد. فروشی که در آن مجموعاً ۱۱۲ میلیون توکن FLOW با قیمت ۰.۱ دلار به ازای هر توکن به مبلغ ۱۱.۲ میلیون دلار در مجموع قرار داده شد. این سرمایه ها آغاز توسعه FLOW و تمام تاریخچه بزرگ آن را رقم زد.
ارائه اوراق سفید و آغاز توسعه
پس از موفقیت اولین فروش توکن، در سپتامبر ۲۰۱۹، Dapper Labs اولین گام خود را با این پروژه که اولین گزارش رسمی(white paper) را توسط Flow ارائه کرد، برداشت. تحت نام Flow: Separating Consensus and Compute ، این اولین گزارش رسمی پایه های روش جدیدی را برای کارکرد فناوری بلاک چین ایجاد کرد، بنابراین فناوری مذکور را متحول کرد. با این حال، این تنها گزارش رسمی منتشر شده نبود، بلکه با دو سند اضافی که نحوه عملکرد این پروژه را نشان می دهد به آن اضافه شد. این اسناد به نام جریان(Flow ): تأیید اجرا و جریان(Flow): تشکیل و اجرا بلوک نیز برای نشان دادن عملکرد شبکه آینده حیاتی هستند.
با انتشار گزارش رسمی خود، او شروع به ایجاد نرم افزار خود کرد تا آنچه را که در تصور بود به واقعیت تبدیل کند. این شامل پیادهسازی پروتکل، ایجاد نرمافزار گرهها، یکپارچهسازی الگوریتم اجماع آنها، رمزنگاریهای اولیه و موارد دیگر است. این کار در ماه مه ۲۰۲۰ زمانی که Dapper Labs سرانجام انتشار نسخه بتا خود را اعلام کرد، نتیجه داد. کار ادامه یافت و در ۶ آگوست ۲۰۲۰، فروش توکن خصوصی دیگری برای مجموع ۱۳۴ میلیون توکن FLOW، با قیمت ۰.۱ دلار برای هر توکن و مجموع ۱۳.۴ میلیون دلار برگزار شد. این دور دوم بودجه لازم برای تسریع در توسعه سیستم استفاده شده است، که در آن زمان هنوز در مرحله بتا بود. یک ماه بعد، دقیقا در ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۰، فروش توکن جامعه برای مجموع ۶۰ میلیون توکن FLOW، با ارزش ۰.۱ دلار برای هر توکن و مجموع ۸.۵ میلیون دلار برگزار شد که نشان دهنده اطمینان کاربران بود.Flow هنوز یک پروژه در حال توسعه است. لایه ۱ یا لایه اصلی آن هنوز ناتمام است، اما این پروژه را محدود به راه اندازی برنامه های غیرمتمرکز قدرتمند در شبکه خود نکرده است. در واقع، امروزه امکان ارسال و دریافت ارزهای دیجیتال، ایجاد DApp، توکنهای قابل تعویض و توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) در بازار وجود دارد. این باعث شده است که قیمت توکن FLOW از ۰.۱ دلار (در زمان فروش اولیه آن) به بیش از ۳۰ دلار در ماه های اول سال ۲۰۲۱ برسد.
درک نحوه عملکرد Flow
با این حال چه چیزی بلاکچین Flow را واقعا منحصر به فرد می کند؟ خب، اول از همه باید بگوییم که Flow از دیدی کاملاً متفاوت با آنچه تاکنون در سایر بلاک چین دیدهایم استفاده میکند.
عملکرد کلی یک بلاک چین فعلی
به عنوان مثال بیت کوین (BTC) و اتریوم، محاسبه تراکنش و دستیابی به اجماع در شبکه، کاری است که دست به دست هم می دهد. هر تراکنش در شبکه به یک بلوک اضافه میشود، یک هش برای بلوک مذکور ایجاد میشود، کار اعتبارسنجی انجام میشود، در سطح گره محاسبه (اسکریپتها و قراردادهای هوشمند اجرا میشوند) و در نهایت به بلاک چین میرسد و نتایج را نشان میدهد. از تلاش های گفته شده این فرآیند را با هر بلوک تکرار کنید و به طور خلاصه، عملکرد یک بلاک چین فعلی را خواهید داشت. تمام این کارها خطی و همگن هستند که مقیاس پذیری شبکه را از بسیاری جهات محدود می کند.
این سیستم بسیار خوب کار می کند، به طور گسترده آزمایش شده است و ایمن است. با این حال، تلاش های جامعه کنونی به دنبال موازی سازی این سیستم است. یعنی حفظ همان خطی بودن، اما تقسیم کار به چند نمونه، به طوری که در نهایت همه چیز دوباره جمع شود و نتیجه نهایی یکسان باشد. با این کار، یک طرح ایمن (خطی و همگن) حفظ می شود، اما با تقسیم کار، کار بسیار سریعتر و مقیاس پذیرتر انجام می شود. با این حال، این سیستمها را پیچیدهتر میکند (اگر برنامهنویس هستید، میدانید چه سردردی یک « رشته » یا « رشته اجرا » تحت شرایط خاصی میتواند ایجاد کند) و مقیاسپذیری همچنان محدودیتهایی دارد.
تغییر شدید قوانین
توسعهدهندگان Flow سیستمی ایجاد کردهاند که در آن نقشهای مختلف میتوانند همزیستی داشته باشند، نقشهایی که توسط گرههای آن انجام میشوند، هر یک از آنها با یک هدف بسیار خاص ایجاد شده اند. این به شما امکان میدهد وظایف ورودی خود (تراکنشهایی که ارسال میکنید) را به روشهای منحصربهفرد تقسیم کنید و سرویس دهی به آنها را آسانتر میکند.بنابراین، برای مثال، اگر یک تراکنش با یک قرارداد هوشمند پیشرفته تعامل داشته باشد (مثلاً: تعامل با یک DApp)، تراکنش مذکور به دو بخش تقسیم میشود: بخش اول، جایی که فراداده تراکنش است (چه کسی آن را ارسال میکند، آدرسها و غیره). و دوم، تعامل با مخاطب هوشمند به این شکل، که باید (از آن آدرس) فراخوانی شود، اجرا شود و پاسخی به کاربر ما ارائه دهد (که در بلاک چین قابل مشاهده است). علاوه بر این، کل این فرآیند باید تأیید شود، با قوانین اجماع مطابقت داشته باشد و در نهایت در بلاک چین گنجانده شود. اگر روی اتریوم بودیم، این وظایف به صورت خطی (آهسته و گران) انجام می شود.
اما در Flow قسمت اول و دوم به یک نوع گره (به نام Execution Node) می رود، در حالی که وظایف توافقی، تایید و ذخیره سازی به انواع گره های خاصی برای هر وظیفه اختصاص داده می شود. از آنجایی که هر یک از این نقاط به کار محاسباتی خاصی نیاز دارند (برخی از آنها به قدرت بیشتری نسبت به سایرین نیاز دارند)، تقسیم کار باعث میشود که حجم زیادی از اطلاعات در نهایت آسانتر و سریعتر انجام شود. نتیجه؟ Flow یک شبکه بلاکچینی از عملیات ناهمگن (با گرههایی که برای نقشهای مختلف اختصاص داده شدهاند)، با موازیسازی و مقیاسپذیری ایجاد کرده است که با تعداد گرههای درون شبکه رشد میکند.آیا توضیح ساده تر از این می خواهید؟ اینطور به قضیه نگاه کنید، داشتن رستورانی که در آن همه سمتها (از سرآشپز، پیشخدمت، صندوقدار) بر عهده یک نفر است، در برابر رستورانی که دارای تیمی است که هر سمتی مختص یک نفر است، مخصوصاً اگر رستوران شما مشتریان زیادی داشته باشد. اولی سیستم فعلی بسیاری از بلاک چین ها خواهد بود، در حالی که دومی Flow خواهد بود.
بررسی عمیق نحوه عملکرد Flow
اکنون که می دانیم فلو به طور کلی چگونه کار می کند، خوب است نحوه عملکرد آن را بدانیم. اول از همه، Flow یک پروژه با معماری چند منظوره در مورد تقسیم پذیری تکالیف و وظایف است. این امر ضروری است، زیرا معماری شبکه Flow در عین اینکه پیچیده است، نسبت به گزینههای دیگر مانند Lightning Network ، Plasma یا اشتراک گذاری اتریوم ۲.۰ بسیار کمتر مشکل دارد. با این اوصاف، اجازه دهید ابتدا نحوه تقسیم گره ها و نقش آنها را بررسی کنیم.
گره های درون جریان (Flow)
در Flow، همانطور که قبلاً نیز اشاره کردیم، نقشها و انواع مختلفی از گرهها وجود دارد که هر یک به یک وظیفه خاص در شبکه اختصاص داده شده است. در این بین انواع گره ها را داریم:گره های مجموعه
گره های مجموعه گره هایی با پهنای باند بالا و خوشه ای هستند و با یکدیگر همکاری می کنند. وظیفه این گره ها مدیریت گروه تراکنش ها و جمع آوری تراکنش های خوش فرم برای پیشنهاد دادن به گره های اجماع است. به این معنا که آنها عملکردی بسیار شبیه به مجموعه گره هایی مانند بیت کوین یا اتریوم دارند.
تراکنش های درون Flow به صورت شبه تصادفی با استفاده از هش تراکنش به یک خوشه معین اختصاص داده می شوند. بنابراین، یک تراکنش خوب باید شامل اعتبار از گره مجموعه ای باشد که آن تراکنش را ذخیره می کند. برای دستیابی به این هدف، این گرهها هر تراکنش خوب شکلگرفته را میگیرند و یک هش به متن آن تراکنش اعمال میکنند، همچنین یک امضا به تراکنش اضافه میکنند تا دو چیز را نشان دهد: اول اینکه به خوبی شکل گرفته است. و دوم اینکه متعهد می شود که متن تراکنش را تا زمانی که گره های اجرایی پردازش آن را به پایان نرسانند ذخیره کند. هر گروه تراکنشها را جمعآوری میکند، آنها را در مجموعهها جمعآوری میکند، و یک ضمانت جمعآوری را با امضای اکثریت بزرگ گروه به گرههای اجماع ارسال میکند.بنابراین ما در حال حاضر اولین فضایی را داریم که در آن معاملات به گونه ای طبقه بندی می شوند که موازی سازی در اجرا عملاً بدون ریسک امکان پذیر است. علاوه بر این، برای تبدیل شدن به یک اپراتور گره مجموعه، باید حداقل ۲۵۰ هزار جریان را انجام دهید و همیشه برای کار خوب خود پورسانت دریافت کنید . بله، Flow شبکه ای است که از مشتق شده پروتکل اثبات سهام (PoS) استفاده می کند.
گره های اجماع
این نوع دوم گره وظیفه تشکیل و پیشنهاد بلوک ها را با رعایت قوانین پروتکل توافقی HotStuff Flow بر عهده دارد. کار گره های اجماع با اعتبارسنجی هش های مجموعه تراکنش های ارسال شده توسط گره های مجموعه آغاز می شود. در این مرحله، آنها تأیید می کنند که آن مجموعه ها توسط اکثریت خوشه مجموعه ای که تراکنش به آن اختصاص داده شده است، پذیرفته شده است. هنگامی که این راستی آزمایی انجام شد، گرههای اجماع با ایجاد بلوکها شروع میشوند و فرآیند را با رأیگیری پایان میدهند. در این مرحله، هرچه تعداد گرهها بیشتر باشد، سطح غیرمتمرکز شبکه و امنیت آن بیشتر میشود. در این مرحله، پروتکل HotStuff مشارکت محدود به ۱۰۰ رای دهنده دارد، اما این رای دهندگان به طور تصادفی در گروه گره های اجماع موجود انتخاب می شوند، ایده پشت این امر حفظ بیشترین مشارکت ممکن در سیستم بدون کاهش سرعت است. توسعه دهندگان جریان هنوز در حال کار بر روی امکان افزایش این تعداد هستند، اما در حال حاضر طرح مورد استفاده امن است.برای جلوگیری از حملات به سیستم (به اصطلاح “نقص بیزانسی”)، گره های اجماع الزامات اجرایی نسبتا کمی دارند، بنابراین تجهیزات قدرتمندی برای داشتن یک گره اجماع لازم نیست. علاوه بر این، استفاده از پهنای باند نیز کم است، که از نیاز به اتصالات اینترنتی فوق سریع جلوگیری می کند. با این حال، شاید یک نکته مخالف این باشد که برای اجرای یک گره اجماع، ۵۰۰ هزار جریان در استیکینگ مورد نیاز است که با قیمت فعلی تقریباً ۱۵ میلیون دلار است که آن را به یک گره بسیار گران در مقایسه با سایر شبکه ها تبدیل می کند.
گره های اجرایی
نقش گرههای اجرایی کاملاً مشخص است: اجرای تراکنشها، حفظ وضعیت اجرا، ذخیرهسازی دادههای قابل تأیید رمزنگاری برای همه حسابهای کاربری و وضعیتهای قرارداد هوشمند، و همچنین پاسخ به پرسشهای مربوط به آن. آنها به عبارت ساده تر، نورون های مغز فلو هستند. کار گره های اجرایی زمانی آغاز می شود که داده های تراکنش را که از گره های مجموعه می آید دریافت کنند. در این تراکنش ها، عملیات تراکنش ساده ای وجود دارد، مانند قراردادهای هوشمند که باید اجرا شوند و همه اینها توسط گره های اجرایی محاسبه می شود. سپس خروجی تولید شده توسط گره های اجرایی توسط گره های اعتبارسنجی تایید می شود. از آنجا که آنها مرکز پردازش داده های Flow هستند، گره های اجرایی به تجهیزاتی با سطح مشخصی از قدرت محاسباتی نیاز دارند. در واقع، هر چه توان بالاتر باشد، اجرای تمام این کارهای محاسباتی ضروری سریعتر خواهد بود. در این مرحله، Flow چیزی را بسیار روشن می کند: می توانید با استفاده از اعداد (گره های بیشتر در شبکه) یا با استفاده از سخت افزار قوی تر (که همه چیز را سریعتر اجرا می کند) مقیاس کنید. اتحاد هر دو مزیت چیزی است که به Flow اجازه می دهد تا مقیاس پذیری قابل توجهی در مقایسه با سایر بلاک چین ها داشته باشد. برای جلوگیری از تقلب، گره های اجرایی باید برای هر خروجی یک کار تولید شده یک هش ایجاد کنند. بنابراین، هنگامی که گره های اجرایی با مجموعه تراکنش های دریافتی از گره های مجموعه به پایان می رسند، هش را آشکار می کنند، آن را در داده هایی که به گره های اجماع ارسال می شود، و از آنجا به گره های تأیید ارسال می کنند. در نهایت، هرگونه تقلب در این مرحله قابل شناسایی است (با استفاده از هش مربوط به خروجی داده) و در صورت انجام، گره مورد نظر مجازات می شود. مجازات در این نوع گره دارای وزن اقتصادی مهمی است، به خصوص زمانی که به هزینه نصب یک گره اجرایی فکر می کنیم که برای آن باید ۱.۲۵۰.۰۰۰ توکن FLOW (38.75 میلیون دلار) انجام شود.گره های تایید
این گره ها وظیفه دارند صحت کار انجام شده توسط گره های اجرایی را تایید کنند. گرههای راستیآزمایی منفرد فقط مقدار کمی از کل محاسبه را تأیید میکنند، اما در مجموع هر محاسبه را چندین بار به صورت موازی تأیید میکنند. بنابراین آنها موفق می شوند رسیدهای اجرایی ارائه شده توسط گره های اجرایی را تأیید کنند و تأیید نتایج را صادر کنند. یک الگوریتم طبقهبندی تعیین میکند که گره تأیید باید از کدام بخشهای رسید اجرا از گرههای اجرایی سؤال کند تا تأیید کند که آنها به درستی محاسبه شدهاند. در نهایت، این گره ها گره های اجرایی را صادقانه نگه می دارند. این توازن قوا معیارهای دسترسی، امنیت و قابلیت تأیید عدم تمرکز را حفظ می کند. نسبت به خطاهای بیزانسی بسیار قابل تحمل است زیرا حتی اگر تعداد قابل توجهی از خطاهای بیزانسی در گروه گرههای راستیآزمایی وجود داشته باشد، گرههای اجماع همچنان باید تأیید کنند که تراکنشهایی که امضا کردهاند با مقدار بحرانی شبکه بررسی شده است. برای اجرای یک گره تأیید، باید حداقل ۱۳۵۰۰۰ توکن FLOW (تقریباً ۴۱۸۵ میلیون دلار) انجام شود.گره های دسترسی
گره های دسترسی آنهایی هستند که امکان ارسال و دریافت تراکنش ها را در شبکه Flow و گره های مختلف آن فراهم می کنند. آنها به نوعی بزرگراه هایی هستند که گره های فلو را به هم متصل می کنند. ایده این است که این شبکه به اندازه کافی بزرگ است تا هر کسی در هر کجای دنیا بتواند به منابع Flow دسترسی داشته باشد و از آن استفاده کند. با این حال، آنها هیچ وظیفه دیگری را انجام نمی دهند. این گره ها همچنین به راحتی نصب می شوند و برای عملکرد خود به هیچ گونه سهامی نیاز ندارند.
Cadence یک زبان برنامه نویسی قدرتمند و بسیار ساده است
زبان برنامه نویسی Cadence یک زبان برنامه نویسی بومی برای قراردادهای هوشمند در Flow است. در نظر گرفته شده است که زبان ساده، خوانا، منبع محور و ایمن باشد.یک واقعیت جالب در مورد Cadence این است که یکی از اولین زبان های برنامه نویسی منبع گرا است، و این ایده از پروژه ای ناشی شد که بسیاری از افراد جامعه ممکن است از آن متنفر باشند: فیس بوک پوند (اکنون دیم، و در آینده چه کسی می داند چه نامی دارد). خواهد داشت).
Cadence با استفاده از تقریبی به زبان برنامه نویسی Move که در Libra استفاده می شود، صفر شد. Move پیشرفتی خوشایند بود، جامعه تواناییها و فرصتهای آن را ستایش کرد، و با تکیه بر آن، Dapper Labs آنچه را که آموخته بود برداشت و آن را در Cadence به کار برد. بنابراین، Cadence زبانی است که میتواند مالکیت دارایی و ویژگیهای دارایی دیجیتال را مستقیماً در زبان برنامهنویسی نشان دهد. این به ویژه مفید است، زیرا نیازی به انعکاس چنین ویژگی هایی در یک قرارداد هوشمند را از بین می برد و در عوض، زمانی که تعریف می شود، زبان برنامه نویسی این کار را به صورت خودکار و بومی انجام می دهد. با این کار، بسیاری از کارهای برنامه نویسی میانی حذف می شود، از خطاها جلوگیری می شود و قراردادهای هوشمند ایمن تری ایجاد می شود.قراردادهای هوشمند قابل ارتقا، پیشرفت دیگری در جریان
یکی دیگر از پیشرفت های Flow توانایی آن در به روز رسانی قراردادهای هوشمند است. این ممکن است برای شما عجیب باشد، اما به روز رسانی قرارداد هوشمند در شبکه هایی مانند اتریوم واقعا دردسرساز است. “به روز رسانی” در این شبکه ها در واقع ایجاد یک قرارداد هوشمند جدید و تغییر کل ساختار DApp است به طوری که قرارداد هوشمند جدید را در مسیر جدید خود قرار می دهد. این باعث ایجاد مشکلات مختلف می شود و برای کاربران و توسعه دهندگان بسیار آزاردهنده است. برای حل این مشکل، Flow امکان استقرار قراردادهای هوشمند را به گونهای فراهم میکند که بتوان آنها را بهصورت تدریجی بهروزرسانی کرد. بنابراین، توسعه دهندگان می توانند پیشرفت هایی را برای قراردادهای هوشمند ارسال کنند که به طور خودکار نسخه جدیدی از آن را ایجاد می کند که برای کاربران قابل مشاهده است. کاربران به نوبه خود این توانایی را دارند که انتخاب کنند به نسخه خاصی از قرارداد هوشمند اعتماد کنند یا نه. و در واقع، زمانی که کاربر به نسخه ای از قرارداد هوشمند اعتماد کرد، تغییر آن مستلزم اقدام خاصی از سوی کاربر است. این سیستم نیازهای کاربران را برای اطلاع از نوع کدی که با آن سروکار دارند متعادل می کند. و در عین حال، به توسعه دهندگان این امکان را می دهد که کد خود را برای مدت محدودی پس از انتشار تغییر دهند.HotStuff، یک پروتکل سریع اجماع
یکی دیگر از پیشرفت های Flow پروتکل اجماع HotStuff آن است. اینجا در ، در مورد پروتکلهای اجماع سریع، مانند POET (شاید سریعترین پروتکل در دنیای بلاک چین)، POA ، PoW ، DPoS یا PoS صحبت کردهایم . با این حال، HotStuff شاید تنها پروتکل توافقی باشد که میتواند با پروتکل PoET اندازهگیری شود.
HotStuff پروتکلی است که توسعه خود را در سال ۲۰۱۸ آغاز کرد و در نهایت در ژوئیه ۲۰۱۹ توسط توسعه دهندگان آن Maofan Yin، Dahlia Malkhi، Michael K. Reiter، Guy Golan Gueta و Ittai Abraha، همه دانشجویان دانشگاه کرنل، ارائه شد. ایده پشت HotStuff ایجاد یک پروتکل BFT سریع، ایمن و مقیاس پذیر است.
برای دستیابی به این هدف، HotStuff به عنوان یک سیستم حل مشکل SMR (تکثیر ماشین حالت) عمل می کند. این مشکل نشان می دهد که مجموعه ای از ماشین ها باید بتوانند “فرمان های” ارسال شده به سیستم های خود را حل کنند، به گونه ای که آن مجموعه ماشین ها بخش کوچکی از کار را بر عهده بگیرند، آن را محاسبه کنند، تکرار کنند و نتیجه نهایی اجازه دهید کار بدون خطا در فرآیند تأیید کلی سیستم تکمیل شود. برای دستیابی به این هدف، HotStuff یک راه حل محاسباتی توزیع شده (مانند پروتکل اجماع هر بلاک چین) را پیاده سازی می کند که در برابر شکست های بیزانسی مقاوم است. جدید؟ HotStuff در انجام آن کار بسیار کارآمد است، تا جایی که با استفاده از این سیستم میتوان در ۰.۱ ثانیه به توافق رسید و اعتبارسنجی روی کپیها میتواند در کمتر از ۵ میلیثانیه شروع شود. ما می توانیم این را در عمل در Flow مشاهده کنیم، در واقع از اینکه زمان تولید بلوک Flow 1 ثانیه است، تعجب خواهید کرد. یعنی در هر ثانیه، Flow در حال تولید یک بلوک است که به مجموعه ای از تراکنش های شبکه به خوبی تعریف شده پاسخ می دهد، به این ترتیب اعتبار سنجی تراکنش تقریباً آنی است و سیستم می تواند به راحتی به هزاران کاربر بدون مشکل خدمات ارائه دهد.ویژگی های پروژه
- معماری چند گره بومی طراحی Flow منحصربهفرد است و به شبکه اجازه میدهد تا بدون تغییر یا کاهش تمرکززدایی توافق، مقیاسپذیری داشته باشد تا به میلیاردها کاربر خدمت کند.
- برنامه نویسی منبع گرا قراردادهای هوشمند در Flow به زبان Cadence نوشته میشوند، زبان برنامهنویسی آسانتر و امنتر برای داراییها و برنامههای رمزنگاری. در واقع، خوانایی Cadence در برابر Solidity، JavaScript یا Python یکی از نکات اصلی به نفع آن است که برای آن مورد تحسین قرار می گیرد.
- ارگونومی توسعه دهنده Flow دارای ویژگی های منحصر به فردی است که برای برنامه نویسان طراحی شده است. از این واقعیت شروع می شود که قراردادهای هوشمند آن قابل ارتقا هستند، تا پشتیبانی ثبت نام که در شبیه ساز جریان گنجانده شده است تا کار توسعه را آسان تر کند.
- ادغام مصرف کننده Flow برای مصرف کنندگان اصلی طراحی شده است، با درگاه های پرداخت که مسیری ایمن و کم اصطکاک از پول فیات به ارز دیجیتال را فراهم می کند.
- بدون نیاز به شارد برای مقیاس. یکی از مزایای بزرگ Flow این است که برای مقیاس پذیری آن، نیازی به اعمال شاردینگ در شبکه نیست. این امر توسعه بلاک چین را بسیار آسانتر میکند و از مشکلات در ایجاد یک رکورد تراکنش نهایی ثابت جلوگیری میکند.
توزیع توکن
توزیع توکن در Flow به سه مرحله تقسیم می شود. اولین مورد با شروع بتا شبکه اصلی، در ۱۵ مه ۲۰۲۰ آغاز شد. در این مرحله، دوره بدون نیاز به توکنها یا سهام عمل میکرد، که به پذیرندگان اولیه شبکه اجازه میداد تا هر نوع گرهای را با آن اجرا کنند. یک پرداخت ساده در فیات (با استفاده از کارت اعتباری / بدهی) یا سایر ارزهای دیجیتال. مرحله دوم در اول اکتبر ۲۰۲۰ با ایجاد ۱۲۵ میلیارد توکن FLOW آغاز شد. در آن زمان، تمام توکن های FLOW که در سه فروش قبلی (دو خصوصی، یک جامعه) فروخته شده بودند، در گردش قرار گرفتند. برای جلوگیری از دستکاری قیمت، صدور با قفل وجوه انجام شد و از ایجاد بهمن در بازار که تأثیر منفی بر پروژه و اولین خریداران توکن آن خواهد گذاشت، جلوگیری کرد. قفل وجوه دو ساله است. در نمودار می توانید نحوه توزیع ۱.۲۵ میلیارد توکن تولید شده را مشاهده کنید.
آینده پروژه
Flow پروژه ای است که کارهای زیادی برای انجام دادن دارد تا خود را از نسخه بتا خود اعلام کند. و با این حال به عنوان یکی از قدرتمندترین پروژه های بلاک چین امروزی متمایز است. Dapper Labs به طور فعال به توسعه این پروژه ادامه می دهد و در واقع، نیروی عظیمی برای دستیابی به آن، نه تنها از نظر مالی، بلکه از سوی کاربران تجاری که به شدت به فناوری آن متعهد هستند، ایجاد کرده است. از این نظر، مطمئنا چیزهای زیادی وجود دارد که ما هنوز باید از Flow ببینیم و بسیاری از آن چیزها خبر خوبی خواهند بود.پیشنهاد اولیه بیت کوین
ایجاد بیت کوین با ایده ای آغاز می شود که در پروژه DigiCash ، یک پروژه پول دیجیتال ایجاد شده توسط دیوید چاوم، تجسم یافته است . ساتوشی ناکاموتو از این پروژه به عنوان پایه ای برای شروع ایجاد بیت کوین استفاده کرد، اما برای انجام این کار، برخی از مشکلات باید در DigiCash اصلاح می شد. در میان این مشکلات، جدیترین آنها، خرج مضاعف است . وقتی صحبت از دوبار خرج کردن میشود، در مورد امکان استفاده از همان مقدار توکن یا سکه دو بار صحبت میکنیم، بدون اینکه هیچ سابقهای از اولین استفاده باقی بماند. این مشکلی بود که مدتها توسط Chaum مورد مطالعه قرار گرفت و ناکاموتو شروع به مطالعه و حل آن کرد، همه با یک هدف: ایجاد یک ارز دیجیتال غیرمتمرکز.
با این حال، ناکاموتو برنامه ای برای حل این مشکل طراحی کرد. برنامه او استفاده از اثبات کار (PoW) همراه با یک سیستم اجماع غیرمتمرکز بود که به اطلاعات شبکه اجازه میدهد در بلوکها بستهبندی شوند. این بلوکها میتوانند به طور منظم گهگاهی صادر شوند و با اطلاعات موجود در آنها، یک اثبات کار اعمال شود که یک هش منحصر به فرد برای آن بلوک ایجاد کند. این هش یک نشانگر خواهد بود که آن را خاص می کند و آن را از بقیه متمایز می کند. همچنین یک پیوند ناگسستنی برای ارتباط بلوک قبلی با بلوک بعدی در شبکه خواهد بود. با این ایده، فناوری بلاک چین آغاز شد.
در وهله اول، ایده ناکاموتو امکان استفاده از بیت کوین را در سوله های کوچک فراهم می کند. اما هدف گسترش آن تا جایی بود که به یک سیستم پرداخت عظیم و جهانی تبدیل شد.
میتواند از یک فضای باریک مانند امتیازهای پاداش، توکنهای کمک مالی، ارز درونبازی یا پرداختهای خرد برای سایتهای بزرگسالان شروع شود.–ساتوشی ناکاموتو، ۱۷ ژانویه ۲۰۰۹.
تولد بیت کوین
کار ناکاموتو برای اولین بار در ۳۱ اکتبر ۲۰۰۸ در فهرست پستی رمزنگاری شده ذکر شد. در یک ایمیل، ساتوشی ناکاموتو ایده بیت کوین (BTC) را به عنوان یک ارز دیجیتال که توانایی جلوگیری از هزینه مضاعف با استفاده از شبکه همتا به همتا را دارد، تعریف کرد. علاوه بر این، هیچ نهاد بانک مرکزی یا احزاب مورد اعتمادی وجود نخواهد داشت، شرکتکنندگان میتوانند شبه ناشناس باشند و بر اساس مدرک کار به سبک HashCash است. اثبات کار برای جلوگیری از هزینه مضاعف و ورود به بازار سکه های جدید استفاده می شود که به تدریج به عنوان جبران کار انجام شده منتشر می شود.
اما تنها در ۹ ژانویه ۲۰۰۹، اولین نسخه نرم افزار بیت کوین معرفی شد: نسخه ۰.۱.۰ . به گفته خود ناکاموتو، این یک نسخه با فرمت آلفا و کاملاً آزمایشی است، اما به هر آنچه ناکاموتو وعده داده بود عمل کرد: یک ارز دیجیتال غیرمتمرکز و امن بدون خطر هزینه مضاعف.
در آن زمان یک انقلاب بیسابقه در جهان شروع شد، انقلابی که تا به امروز بازتاب عظیمی در تمام رسانهها دارد.اولین به روز رسانی نرم افزار بیت کوین
نسخه ۰.۱.۱ در ماه دسامبر منتشر شد و یک به روز رسانی ساده است که مشکلات ارتباطی گره ها را اصلاح می کند که پس از مدتی از شبکه ناپدید شد.
تکامل بیت کوین به راه خود ادامه داد، اما این بار با جامعه ای از توسعه دهندگان که به طور فزاینده ای به فناوری مذکور علاقه مند هستند. در اینجا افرادی مانند مارتی مالمی ، امیر تاکی و دیگران می آیند. بهروزرسانی نسخه ۰.۲ بیتکوین، که در ۱۶ دسامبر ۲۰۰۹ منتشر شد، پیشرفتهای مهمی را به نرمافزار اضافه کرد و از جمله به راهاندازی خودکار اجازه داد تا نرمافزار بتواند به طور خودکار در پسزمینه اجرا شود. علاوه بر این، یک کلاینت سازگار برای ویندوز راه اندازی شده و یک کلاینت برای لینوکس اضافه می شود. علاوه بر این، ناکاموتو برای این نرم افزار پشتیبانی چند پردازنده ای را برای تولید ارزهای جدید و پشتیبانی از پروکسی برای استفاده در شبکه پیاده سازی می کند.(منظور تور است)
اگرچه این یک به روز رسانی یا پیاده سازی نرم افزار نیست، ۱۷ می ۲۰۱۰ برای بیت کوین (BTC) بسیار مهم است، زیرا این تاریخی است که لازلو هاینک اولین پرداخت بیت کوین را برای یک کالا یا خدمات انجام داد. هاینک دو پیتزا از زنجیره محبوب آمریکایی Papa John’s خرید و برای آنها ۱۰۰۰۰ بیت کوین پرداخت کرد (در آن زمان ارزش آنها ۰.۰۰۳ دلار بود). از آن زمان، این تاریخ هر ساله به عنوان روز پیتزا بیت کوین گرامی داشته می شود.
روز پیتزا بیت کوین – روزی که بیت کوین قدرت خود را نشان داد
در ۲۲ می ۲۰۱۰، رویدادی رخ داد که زندگی لازلو هانیچ را تغییر داد . لازلو یک بیت کوین کار مشهور بود که روزها قبل در انجمن بیت کوین تاک آرزوی کوچکی داشت: « دو پیتزا بزرگ با ۱۰۰۰۰ بیت کوین به عنوان روش پرداخت بخرید» .
در آن زمان بیت کوین یک فناوری بسیار کم شناخته شده بود. با این حال، پیشنهاد لازلو علاقه بسیاری از مردم را برانگیخت، بالاخره ۴۱ دلار بود که لازلو با بیت کوین پرداخت می کرد. اگر ۱۰۰۰۰ بیت کوین در سال ۲۰۱۰ فقط ارزش ۴۱ دلار داشت و در حال حاضر از ۹۰ میلیون دلار فراتر رفته است. اینها گرانترین پیتزاهای جهان بودند، اما لازلو توانست با خانوادهاش از آنها لذت ببرد و یک چیز را ثابت کند: بیتکوین پتانسیل بسیار زیادی برای نشان دادن به دنیا داشت.
توسعه بیت کوین را دنبال کنید
نسخه ۰.۳ در ژوئن ۲۰۱۰ منتشر شد و برخی از ویژگیهای جدید مهم مانند فیلتر کردن تراکنش، شتاب محاسبه هش تا ۲۰ درصد، نمایشگر عملکرد قدرت استخراج و نسخهای برای Mac OS X که توسط Laszlo Hayneck توسعه داده شده است را اجرا کرد.
اینها برجسته ترین به روز رسانی های روزهای اولیه هستند، اما تعداد بیشتری از آنها وجود داشته است. ما در حال حاضر در نسخه ۰.۱۶.۱ Bitcoin Core ، نرم افزار پایه بیت کوین هستیم.
ورود SegWit
در میان بهروزرسانیهای اصلی بیتکوین، موردی است که در ۲۴ آگوست ۲۰۱۷، زمانی که فعالسازی Segregated Witness، انجام شد . SegWit یک راه حل قدرتمند برای بیت کوین است و پیاده سازی کامل آن در نرم افزار Bitcoin Core در نسخه ۰.۱۶.۰ بوده است. با SegWit، بیت کوین به دنبال حل یک مشکل جدی چکشخواری تراکنشها بود و در عین حال، پایهای را برای ساخت فناوریهایی مانند شبکه لایتنینگ ارائه میکرد .
در حالی که این به روز رسانی توسط بسیاری در جامعه بیت کوین مورد انتقاد قرار گرفت و حتی منجر به هارد فورک شد که باعث پیدایش بیت کوین کش (BCH) شد، واضح است که نیاز آن برای تکامل تکنولوژیکی بیت کوین بسیار مهم بود.
با این حال، این امر مانع از تلاش جامعه ضد بیت کوین برای بی اعتبار کردن پروژه فناوری بلاک چین نشد و تعداد زیادی افسانه و FUD را منتشر کرد.
Taproot، یک پیشرفت جدید برای بیت کوین
یکی دیگر از پیشرفت های بزرگ بیت کوین را می توان در tap root مشاهده کرد که در ۱۲ ژوئن ۲۰۲۱ فعال شد. این بهبود در واقع اتحاد چندین فناوری است که به دنبال بهبود حریم خصوصی شبکه بیت کوین و توانایی آن برای پردازش قراردادهای هوشمند در داخل شماست. بلاک چین همه اینها به لطف ورود فناوری ها و پیاده سازی هایی مانند شرکت های رمزنگاری MAST و Schnorr است.
ایده این است که تراکنشهای مرسوم و تراکنشهای پیشرفته در بیتکوین از یکدیگر قابل تشخیص نیستند، بنابراین شخص ثالثی از شناسایی نوع تراکنشهایی که واقعاً هستند جلوگیری میکند. این امر با جلوگیری از افشای داده های مهم تراکنش های انجام شده، امنیت شبکه را بهبود می بخشد.علاوه بر این، Taproot به شبکه بیت کوین اجازه می دهد تا ظرفیت چند امضایی خود را برای ایجاد قراردادهای هوشمند در سیستم خود گسترش دهد. این قابلیت بخشی از کار انجام شده توسط توسعه دهنده گرگ ماکسول است که پیشنهاد خود را در ژانویه ۲۰۱۸ ارائه کرد.
امنیت و استخراج بیت کوین
برای ارائه امنیت بیت کوین بر اساس الگوریتم رمزنگاری SHA-256 برای رمزگذاری اطلاعات (یا معاملات در این مورد) است. این اطلاعات با کار با پردازنده هایی به نام ماینینگ تایید می شود .
فرآیند استخراج بیت کوین به دنبال انجام یک سری محاسبات پیچیده ریاضی است که برای اعتبارسنجی تراکنش ها استفاده می شود. این محاسبات نیازمند قدرت محاسباتی عظیمی است که در طول زمان تکامل یافته است. در اصل، یک کامپیوتر ساده می تواند آنها را بدون مشکل انجام دهد، اما امروزه تجهیزات تخصصی برای این کار ضروری است. این به این دلیل است که دشواری استخراج بیت کوین از زمان پیدایش تا امروز به طور تصاعدی افزایش یافته است.
به دلیل پیچیدگی کار، ماینرها برای اعتبارسنجی و ایجاد هر بلوک پاداش دریافت می کنند. این بسته به میزان کار به شکل بیت کوین ارائه می شود.
صدور بیت کوین و واحد حساب جدید
یکی دیگر از ویژگی های بیت کوین انتشار آن است. حداکثر انتشار بیت کوین نمی تواند از ۲۱ میلیون بیت کوین (BTC) تجاوز کند . علاوه بر این، بیت کوین توانایی تقسیم به هشت رقم اعشار را دارد. به این ترتیب، یک واحد (۱ بیت کوین) را می توان به ۱۰۰.۰۰۰.۰۰۰ واحد کوچکتر تقسیم کرد. این واحدها ” ساتوشی ” نامیده می شوند که معادل ۰.۰۰۰۰۰۰۰۱ BTC است.
اما صدور سکه در بیت کوین توسط یک الگوریتم ظریف انجام می شود. اول از همه، هر بلوک در بیت کوین تقریباً هر ۱۰ دقیقه یک بار تولید می شود. یعنی هر ۱۰ دقیقه ماینرها باید یک سری تراکنش ها را وارد کنند، معمای رمزنگاری بلوک را حل کنند و آن را به شبکه منتقل کنند. ماینری که موفق به حل معما می شود، پاداشی دریافت می کند که اجازه می دهد سکه های جدیدی را به بازار معرفی کند.
در اصل، بیت کوین این کار را با نرخ ۵۰ بیت کوین در هر بلوک معتبر انجام می دهد، اما در حال حاضر این کار را با نرخ ۱۲.۵ بیت کوین در هر بلوک انجام می دهد. این به این دلیل است که پاداش در هر ۲۱۰۰۰۰ بلوک، به دلیل فرآیندی به نام نصف شدن، نصف می شود. وظیفه هالوینگ کنترل تورم بیت کوین و تبدیل آن به انتشار تورم زدایی است.
بیت کوین و مصرف انرژی
یکی از نکاتی که در حال حاضر بیشترین توجه را به بیت کوین جلب کرده است مربوط به مصرف انرژی آن است. مطمئناً این یک واقعیت است که Proof of Work (PoW) سیستمی است که مقادیر زیادی انرژی مصرف می کند، اما در نتیجه آنقدر امنیت به دست می آید که عملاً امکان هک کردن این سیستم وجود ندارد. به همین دلیل است که PoW پروتکل اجماع منتخب برای بیت کوین است و دلیل اصلی این است که احتمالاً تغییر نخواهد کرد مگر اینکه چیز بهتری باور شود.آینده بیت کوین
بسته به اینکه از چه کسی بخواهید، به عنوان یک دارایی دیجیتال تعریف می شود، زیرا ما دارایی دیجیتالی داریم که می توانیم آن را در اختیار خود قرار دهیم. در عین حال، این پول دیجیتال نیز هست، زیرا به صورت فیزیکی وجود ندارد و به ما امکان می دهد کالا، خدمات و تسویه بدهی را انجام دهیم. در نهایت می توان آن را یک توکن نیز در نظر گرفت ، زیرا نشان دهنده ارزش پول واقعی است.
در نتیجه، باید در نظر داشته باشیم که ما در نسخه های اولیه این ابزار هستیم و مدت کوتاهی است که وجود داشته است، بنابراین هنوز در حال بررسی و آزمایش است. بزرگترین چالشی که بیت کوین با آن مواجه است مقیاس پذیری است. علاوه بر این، یک تراکنش واحد بیتکوین را میتوان در دهها محموله به دهها آدرس مختلف انجام داد، در حال حاضر شبکه تنها از ۷ اعتبارسنجی تراکنش در ثانیه پشتیبانی میکند، که میتواند مشکلساز باشد زیرا آلتکوینهای دیگر حجم بیشتری از تراکنشها را ارائه میدهند. چالش اصلی بیت کوین از زمان پیدایش دقیقاً این است: افزایش ظرفیت شبکه برای پشتیبانی از حجم بیشتری از تراکنش ها.
در میان راه حل های ارائه شده در نقشه راه بهبود بیت کوین (BTC) راه حلی به نام شبکه لایتنینگ ابداع شده است. این شامل یک درگاه پرداخت با پورسانت کم است و برای پرداخت های کمتر از ۱۰۰ دلار طراحی شده است. به دلیل اینکه در حال توسعه و آزمایش است، هنوز اجرا نشده است، اما انتظار می رود در آینده نزدیک به واقعیت تبدیل شود.


























